ايمان و كفر، در واقع ترجمۀ كتاب ايمان و كفر بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام است كه در سال 1360ش توسط جناب آقاى عزيزاللّه عطاردى براى استفادۀ فارسی زبانان، از عربى به فارسی برگردانده شده است.
اين كتاب از چاپهاى بيست و پنج جلدى بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام، جلد پانزدهم مىباشد كه مترجم نيز در آغاز ترجمه به همين اشاره كرده است؛ ولى از چاپهاى صد و ده جلدى كه در بيروت چاپ شده است، جلدهاى شصت و چهار، شصت و پنج و شصت و شش تا اواسط جلد شصت و هفتم را دربر مىگيرد.
درباره ترجمه
آقاى عطاردى ترجمۀ اين كتاب را در مسافرت سه سالهاى كه در آغاز دهۀ شصت به هندوستان داشتهاند، در حيدرآباد هند و بخشى را نيز در بمبئى انجام دادهاند كه اين جلد پانزده بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام را از يك روحانى شيعه كه امام جماعت مسجد شیعیان در بمبئى بوده است، گرفته و ترجمه كردهاند و اين تنها نسخۀ قابل دسترسى براى مترجم در آن جا بوده است و تقريبا امكان تطبيق چاپها با يكديگر بر ايشان مقدور نبوده است.
آقاى عزيز اللّه عطارد ى سعى كردهاند، ترجمهاى دقيق از روايات ارائه دهند، به طورى كه معناى كامل و قابل استفادهاى از روايات در ترجمه آمده باشد، به همين منظور رواياتى كه به اندازۀ كافى گويا نيستند و احتياج به توضيح دارند و مرحوم علاّمۀ مجلسى(ره) در ذيل روايت توضيحاتى آورده است، در متن ترجمه وارد كرده و با همين ديدگاه روايت را ترجمه نمودهاند.
محتوا
مترجم مقدمهاى مفصل در ابتداى جلد اول كتاب ايمان و كفر آورده است كه شامل بخشهایى؛ همچون تاريخچۀ حديث، بيان مراكز حديثى، مؤلفان كتب حديثى، زندگینامۀ علاّمۀ مجلسى(ره) و توضيحاتى از ترجمۀ جلد پانزدهم كه كتاب حاضر است، مىباشد.
ايشان در بحث تاريخچۀ حديث، چگونگى تأليف سنّت پيامبر(ص) را بيان كرده كه به دليل اشتياق مسلمانان به زندگى پيامبر(ص) و بخشهاى مختلف آن اقدام به نوشتن زواياى مختلف حيات مقدس آن حضرت نمودهاند.
وى آغاز تدوين حديث را از زمان خود پيامبر(ص) دانسته و از جمله كاتبان حديث را حضرت على(ع) مىشمارد. بحث مخالفت صورت گرفته از نقل حديث كه از نقاط عطفى در تاريخ اسلام به شمار مىرود و به وسيلۀ خليفۀ دوّم با گفتن حسبنا كتاب اللّه صورت گرفته است، از ديگر موارد ذكر شده توسط مترجم در مقدمۀ كتاب است.
بحث جعل حديث و چگونگى آن و تأليف كتب حديثى و كتبى كه توسط اميرالمؤمنين على(ع) تأليف شده كه يا دست نوشتۀ خود حضرت بودهاند يا املاء حضرت به ترتيب در ادامۀ مقدمه ذكر شدهاند.
آقاى عطاردى حديث را در زمان ديگر معصومان و در زمان غيبت نيز مورد بررسى قرار داده، سپس مراكز حديثى مهمّ را بيان كرده است كه از آن جمله به مدينه، كوفه، قم، بغداد، خراسان و رى اشاره نموده است.
ايشان در فضيلت علم حديث نيز به رواياتى از كتاب علم كافى استناد نمودهاند. وى از مؤلفان كتب حديث به هفتاد و سه نفر اشاره كردهاند كه از آن جمله مرحوم علامه محمدباقر مجلسى(ره) صاحب كتاب شريف بحار الانوار مىباشد. وى به همين مناسبت وارد بيان زندگینامۀ علاّمه مجلسى(ره) و تحصيلات و آثار و اساتيد و شاگردان آن دانشمند بزرگ اسلامى شده و آن را مورد بررسى قرار داده است. او در آخر چگونگى ترجمۀ جلد پانزدهم را شرح داده و وارد ترجمۀ اين كتاب گرديده است.
اولین باب اين كتاب در فضيلت ايمان است كه داراى چهل روايت مىباشد. از ديگر ابواب نيز مىتوان به خلقت مؤمن از نور خدا، ريشه و سرشت مؤمن، تفسير فطرة اللّه و صبغة اللّهرفع بليّات بوسيلۀ مؤمن، حقوق مؤمن و… اشاره كرد.
به طور كلى مىتوان گفت رواياتى هستند كه بيانگر قدر و منزلت مؤمنين و اقسام آنان شیعیان و فضائل آنان، تفاوت اسلام و ايمان، صفات بندگان نيك، مكارم اخلاق، عدالت و اطاعت خدا و رسول و امامان و ترك رهبانيات و سياحت و يقين و صبر مىباشند.
ايشان از سلسله سند رواياتى كه در آغاز احاديث ذكر شده است، فقط اسم آخرين راوى را كه از معصوم نقل كرده آورده است؛ مثلاًسماعة از امام صادق(ع) و…براى مثال روايت اول باب بيست و هفت در جلد اول روايتى از امام باقر(ع) است. به روايت ابوحمزه ثمالى كه اسلام بر پنج پايه استوار شده است، نماز، زكات، روزه، حج و ولايت كه از آن ميان ولايت از همه مهمتر است. يا رواياتى كه در فضيلت شیعیان وارد شدهاند؛ مانند روايت اول از باب پانزده جلد اول كه سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مىكند كه حضرت رسول اكرم(ص) به حضرت على(ع) فرمود: اى على شیعیان تو روز قيامت رستگار هستند و هر كس يكى از آنها را خوار بدارد، تو را خوار كرده است و هر كس تو را خوار كند، مرا خوار نموده و خداوند او را وارد دوزخ مىكند و دوزخ جاى بدى مىباشد، و سرشت تو با من يكى هست و شیعیان تو از زيادى طينت ما، آفريده شدهاند، هر كس آنها را دوست بدارد، ما را دوست داشته و هر كس آنها را دشمن بدارد، ما را دشمن داشته است و هر كس با آنها دوست باشد، ما را دوست دارد.
اى على شیعیان ت آمرزيده هستند و خداوند گناهان و عيبهاى آنان را مىآمرزد. اى على من از شیعیان ت شفاعت خواهم كرد. اينك شیعیان خود را به اين موضوع مژده بدهاى على شیعیان تو، شیعیان و ياران خدا مىباشند و دوستانت دوستان خدا هستند آنها كه در حزب و گروه تو مىباشند، از حزب و جمعيت خداوند به شمار مىروند. اى على خوشبخت هستند كسانى كه تو را دوست مىدارند و بد عاقبت هستند كسانى كه تو را دشمن مىدارند. اى على در بهشت گنجى هست كه تو صاحب آن هستى.
از ديگر روايات مهم در جلد اول روايتى است كه اطاعت و پيروى از معصومان را تشريح مىكند؛ از آن جمله روايت ششم، باب چهل و هفت از جلد اول مىباشد كه عمر بن خالد از امام باقر(ع) نقل مىكند كه حضرت فرمود: اى جماعت شيعه، اى شیعیان آل محمد شما از گروه ميانهرو باشيد تا غاليان به شما برگردند و عقبماندگان هم به شما برسند، مردى از انصار گفت غالى چيست؟ امام فرمود:
آنها درباره ما سخنانى مىگويند كه ما به آنها اعتقادى نداريم، آنها از ما نيستند ما هم از آنها نمىباشيم، پرسيد تالى كدام است؟ فرمود آن كسى است كه دنبال خير مىرود و به آن مىرسد و پاداش آن را مىگيرد. بعد از اين متوجه ما شدند و فرمودند به خداوند سوگند ما برائت از آتش را نداريم، بين ما و خداوند قرابتى نيست و ما در نزد خداوند حجتى نداريم، جز به اطاعت نمىتوان به خداوند نزدیک شد. هر كس خدا را اطاعت كند به ولايت ما مىرسد و هر كس نافرمانى كند، به ما نخواهد رسيد و سودى نخواهد برد، واى بر شما فريب نخوريد و مغرور نگرديد.
جلد دوم كتاب نيز كه ترجمۀ نيمۀ دوم جلد شصت و هفتم و كل جلد شصت و هشت و شصت و نه و هفتاد از چاپهاى صد و ده جلدى مىباشد، داراى مباحثى؛ همچون نيّت، طاعت و تقوى شكر و سپاس، خوف و رجاء، اداء فرائض، ميانهروى در عبادات، آمادگى براى مرگ، حياء، غيرت و شجاعت و عاقبت به خيرى، فقر، كفر و اقسام آن، نفاق، لعن و تكفيرهاى ناروا، دروغ و نقل آن، ستايش و شهرت، شكايت و اندوه، نااميدى از رحمت خدا، حبّ رياست، تنبلى و كسالت و حسد و… مىباشد.
از روايات مهمى كه در اين جلد آمده است، مىتوان به همان اولین روايات اين جلد كتاب اشاره كرد كه رواياتى است، در بحث مهم نيّت براى مثال روايت دوم باب اول كه سكونى از امام صادق(ع) نقل مىكند، به اين مضمون كه رسول خدا(ص) فرمودند:
نيّت مؤمن از عملش بهتر است و نيّت كافر از عمل او بدتر مىباشد و هر كس طبق نيّت خود كار مىكند.
روايت چهارم را نيز ابوبصير از امام صادق(ع) نقل مىكند كه فرمودند: بندۀ مؤمن فقير مىگويد بار خدايا مرا روزى ده تا فلان كار خوب را انجام دهم و دنبال كارهاى نيك بروم و هر گاه با نيّت درستى اين سخن را بگويد، خداوند در نامۀ عمل او پاداش مىنويسد؛ مثل اين كه آن عمل را انجام داده باشد، زيرا خداوند كريم و نعمت او فراگير است.
يا رواياتى كه در بحث صبر وارد شدهاند؛ براى مثال روايت دوم از باب شصت و دوم كه ابن ابى يعفور گويد: امام صادق(ع) فرمود: صبر و شكيبايى در رأس ايمان قرار دارد.
و روايت پنجم همين باب كه ابوسيار از امام صادق(ع) نقل مىكند كه حضرت فرمود:
هر گاه مؤمن وارد قبرش شود، نماز در طرف راست، زكات در طرف چپ او قرار دارد.
نيكى بالاى سرش و صبر هم در گوشهاى قرار دارد. هنگامى كه فرشتگان مىآيند، از وى سئوال كنند، صبر به نماز و زكات و نيكىها مىگويد كه از شما كارى ساخته نيست، كنار رويد تا من بيايم.
از جمله روايات مهمى كه در جلد دوم كتاب ايمان و كفر آمده است، رواياتى هستند كه گروههاى انحرافى را در ميان شیعیان توضيح مىدهند، از آن روايات مىتوان به حديث سه و چهار و پنج و شش از باب صد و چهار اشاره كرد كه عبارتند از:
روايت سوم: موسى بن بكر از امام صادق(ع) روايت كرده كه فرمودند: گواهى مىدهم، مرجئه معتقد به دين آنهایى هستند كه گفتند: ارجه اخاه و ابعث في المدائن حاشرين.
موسى و هارون را نگهدار و دستور بده مردم از شهر خارج بشوند.
روايت چهارم: عمر بن يزيد از امام صادق(ع) روايت مىكند كه سئوال كردم آيا مىتوان صدقه به ناصبيان و زيديه داد؟ فرمود هرگز به آنها صدقه ندهيد و اگر توانايى داشتى آب هم به آنها نده فرمودند: زيديه هم از ناصبيان به شمار مىروند!
روايت پنجم: منصور از امام هادى(ع) نقل مىكند كه فرمودند: زيديه و واقفيه و ناصبيه همگان يكى هستند.
روايت ششم: داود بن فرقد گويد: امام صادق(ع) فرمودند: عجليه از همه نادانتر مىباشند، در ميان مرجئه مردانى جوانمرد و عالم يافت مىشوند و خوارج هم اهل مردانگى و علم مىباشند؛ ولى آن گروه بسيار نادان هستند!
رواياتى كه در مذمّت حب مال مىباشند؛ مانند روايت پنجم باب صد و بيست و سه كه ابن بزيع مىگويد: از امام رضا(ع) شنيدم فرمودند، مال در اثر پنج چيز جمع مىشود. بخل زياد آرزوهاى طولانى، حرص فراوان، قطع رحم و فدا كردن آخرت در برابر دنيا.
رواياتى كه در مذمت حسد مىباشند؛ مانند روايت دوم باب صد و سى و يك كه حراج مدائنى مىگويد: امام صادق(ع) فرمودند: حسد ايمان را مىخورد، همان گونه كه آتش هيزم را مىخورد.
روايات در مذمت بخل؛ مانند روايت سوم باب صد و سى و شش كه مالك بن انس مىگويد: از امام صادق(ع) فرمود: تعجب دارم از كسى كه به دنيا بخل مىورزد، در صورتى كه دنيا به طرف او روى آورده است و يا بخل مىكند؛ در حالى كه دنيا به طرف او پشت كرده است، نه انفاق با اقبال او را زيان مىرساند و نه امساك با ادبار او را سود مىدهد.
يا روايت نهم اين باب كه ابوسعيد خدرى مىگويد: رسول خدا(ص) فرمود، دو خصلت در مسلمان جمع نمىشود. بخل و بدخلقى.
اينها از جملۀ روايات مطرح شده، در جلد دوم كتاب ايمان و كفر بودند.
آقاى عزيز اللّه عطارد ى پايان ترجمۀ اين كتاب را در روز جمعه دوازدهم ماه صفر 1403 قمرى مطابق با بيست و هفتم آبان ماه سال 1363ش در شهر حيدريه دكن هندوستان بيان كردهاند.
نسخه شناسی
اين كتاب در دو جلد به وسيلۀ انتشارات عطارد در تهران و در سال 1378 براى اولین بار در قطع وزيرى كه شابك جلد اول 4-5-90288-964 و شابك جلد دوم 2-2-90288-964 مىباشد، منتشر شده است. در آخر هر جلد فقط فهرست موضوعات وجود دارد.
برچسب: الشیخ عزیز الله العطاردی العطاردی ایمان و کفر ایمان و کفر از کتاب بحار الانوار بحار الانوار ترجمه جلد پانزده بحار الانوار جلد پانزدهم بحار الانوار شیخ عزیز الله عطاردی عطاردی مسند عطاردی نشر عطارد
نقد و بررسیها0
هنوز بررسیای ثبت نشده است.