کتاب حدائق الحقائق فی شرح نهج البلاغه، اثر دو جلدی علامه قطب الدین کیدری بیهقی و تحقیق شیخ عزیز الله عطاردی میباشد که توسط انتشارات عطارد چاپ شده است.
ساختار کتاب
چنانچه از این شرح بر نهجالبلاغه بر مىآید، از سه شرح منهاج البراعه راوندى و معارج نهجالبلاغه و شرح وبرى گرفته و عبارتهاى اینها را جاى جاى آورده است و خود هم بندهایى در شرح افزوده است.
در آغاز شش بیت عربى در ستایش نهجالبلاغه آورده و پس از خطبه بحثى است، در اقسام البلاغه و احکامها، سپس چهارده نوع از صنایع بدیعى از منهاج البراعه نقل شده است. آنگاه شرح آغاز مىشود.
گزارش محتوا
پیش از شرح خبرى از زینالفتى عاصمى آمده و یاد شده از سلوه الشیعه امام سعید معینالدین مسعود بن على صوابى بیهقى که ایمان ابوطالب را در آن ثابت نموده است. و نیز در آن از علامه زمخشرى و شیخ مفید در ارشاد و سید مرتضى، از نجوم و ستاره شناسى هم در آن خردهگیرى شده است.
کیدرى گذشته از علوم ادبى و تاریخ و اخبار مذهبى در فلسفه و کلام هم سرآمد بوده و در آن به بسیارى از مسائل دقیق و باریک فلسفى اشارت نموده و مشکلات نهجالبلاغه را با آن حل کرده است. او در آن سخنان ابوحاتم رازى داعى اسماعیلى در کتاب الزینه و ابن سینا و غزالى در المضنون به على غیر اهله را گواه آورده و سخنان حکما را نقل کرده است. از این مطالب آشکار مىشود که دانشمندان شیعى در آن زمانها که در اقلیت بودهاند و مورد رنج و شکنجه پیروان سنت، و به دستگاه فرمانروایى عصر راهى نداشتند، بهتر از دوران صفوى که آیین شیعى اندیشه رسمى فرمانروایان شده بود، راه درست علمى را پیمودند و گرد جمود و تعصب نمىگشتند. سنجیدن آثار آنان اگر چه مذهبى صرف هم باشد؛ مانند شروح نهجالبلاغه یا تفاسیر با آثار دوران صفوى که عصر آزادى آیین شیعى، بلکه چیرگى و سیطره آن است، خود گواهى درست و راست در این مورد است. از آن آثار لطافت دقت و ربایندگى مىبارد و این دسته اثر علمى خواننده را به خود نمىکشد و انحطاط علمى از آن پیداست.
کیدرى در دو جا از پیشدادایان و کیانیانیان و اشکانیان و خسروان و بطلمیوسیان و فرمانروایان یمن و روم و یونان و از سال و ماه ایران و پنجه دزده و کبیسهاى که زردشت خداوند گار ایرانیان سفارش کرده یاد کرده و پیداست که به فرهنگ مزدیسنا خوب آشنا بوده است.
وضعیت کتاب
در نسخهاى از این کتاب، در پایان این شرح، اجازه ایست از عبدالله بن حمزه، عبدالله طوسى در ماه رمضان ۵۹۶ ه.ق به شارح و در آن آمده که این کتاب بسیار پسندیده و نیکو است و به او اجازه روایت همه کتابهایى که خود شنیده و یا گرد آورده و یا در فهرست اصحاب درج است، داده و همچنین روا داشته که نهجالبلاغه را از ابوالرضا فضلالله بن على حسینى راوندى از مکى بن احمد مخلطى از ابوالفضل محمد بن یحیى ناتلى از ابونصر عبدالکریم بن محمد دیباجى معروف به سبط بشرالحافى از شریف رضى و همچنین از دیگر مشایخ او روایت کند.
از شرح کیدری نسخ متعددی در دست است و تاکنون سه بار به چاپ رسیده است، بار اول در هند سال ۱۴۰۴ ه.ق به تصحیح شیخ عزیزالله عطاردی در سه جلد، بار دوم تجدید همان چاپ در تهران در سال ۱۴۱۵ ه.ق، بار سوم در ایران با تحقیق مجدد به چاپ رسیده است.
برچسب: البیهقی امام علی انتشارات عطارد حدائق الحقائق شرح نهج البلاغه عزیز الله العطاردی نشر حبیب نهج البلاغه
نقد و بررسیها0
هنوز بررسیای ثبت نشده است.