عقايد اسلام در قرآن كريم نوشته علامه سيد مرتضى عسکرى در سه جلد كه دو جلد اول آن توسط آقاى محمد جواد كرمى و جلد سوم توسط آقاى عطا محمد سردار نيا به زبان فارسى ترجمه شده است. موضوع اين كتاب، خداى خالق پرورشگر قانونگذار و اسماى حسناى او، و درباره چگونگى خلقت و ارتباط آن با خالق از بدو پيدايش تا روز قيامت بر طبق بيان قرآن، و سيره مبلغان الهى كه شامل انبياء عليهمالسلام میشود بر حسب ترتيب زمانى و بررسى اخبار ايشان در قرآن كريم و عهدين تورات و انجيل و ديگر مصادر اسلامى میباشد.
اصول و مبانى بحثها- در اين كتاب- چنين است:
1- روش بررسى اصول عقايد اسلامى- در اين كتاب- برگرفته از آيات روشن قرآن كريم است. خداى متعال قرآن را به زبان عربى فرستاده، و فرموده: “إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ” ما آن را قرآنى به زبان عربى فرستاديم باشد كه شما انديشه كنيد.
چون مقصود خداوند از «زبان عربى روشن»، زبان عصر نزول قرآن است، به خاطر فاصله زمانى عصر ما از عصر نزول، از كاربرد زبان عرب عصر نزول، در مواردى از تفسير آيات، به کتابهاى لغت عرب مراجعه شده است.
براى شناخت بهتر تفسير آيات، به روايات سيره و حديث، مراجعه شده است. از اين رو، در مباحث كتاب، به سه گونه از انواع تفسير قرآن كريم، اعتماد شده است:
أ- تفسير روائى: تفسير آيات به وسيله روايات، مانند آنچه سيوطى در تفسير (الدر المنثور) و بحرانى در تفسير (البرهان) خود آوردهاند، جز آنكه من، تنها به رواياتى كه صحّتش را پذيرفتهام اعتماد كردهام، در حالى كه سيوطى هر روايتى را كه به دستش رسيده، در تفسير خود، آورده است، آنگونه كه برخى از روايات منقوله، برخى ديگر را نقض مىكند، بدين سبب پارهاى از رواياتش را، در اين كتاب، نقد و بررسى شده است.
در مراجعه به کتابهاى حديث، احاديث مورد اعتماد را از همه كتب معتبر مسلمانان، اعم از صحاح و مسانيد و سنن و غيره، برگرفته و به اخذ حديث از مكتب خاصى بسنده نكرده است. گاهى نيز، به بررسى تطبيقى و مقارن بين حديثى با حديث ديگر پرداخته، و ديدگاهى را كه بر يكى از دو حديث اعتماد كرده با رأى ديگر مقايسه، و با اشاره به صاحب رأى، برداشت خود را با آوردن دليل، تقويت و اثبات كردهاست.
در فهم و درايت حديث، روش بزرگان حديث تا سده ششم هجرى را برگزيده است.
ب- تفسير لغوى: تفسير آيات با اشاره به معناى واژهها و اصطلاحات، بدان گونه كه سيوطى در رواياتش از ابن عباس و غير او آورده است، و چون دانشمندان لغوى گاهى با آوردن معناى حقيقى و مجازى كلمه، بحث را به درازا مىكشند، از اين روش دورى شده و آن معنائى را كه با سياق آيه سازگار است، آورده شده است.
ت- تفسير موضوعى: تفسير آيات يك موضوع در كنار هم، مانند آنچه فقها در تفسيرشان از آيات احكام آوردهاند.
چون اكثر آيات قرآن مجيد، بيش از يك مقصود را در خود دارد، از الفاظ آيات، فقط آن بخشى را كه ويژه و مربوط به بحث مىشود، آورده و غير آن را ترك شده تا جمع بندى مطالب براى دانشجويان آسان گردد. بدين سبب گاهى يك آيه، چندين بار در مباحث پيوسته، به تناسب معانى آن با موضوعات بحثها تكرار مىشود. همچنين گاهى معناى يك لفظ قرآنى، به دليل فاصله موضوعات و امكان فراموشى، يا تغيير معنى در محل جديد با موضع قبلى، تكرار مىگردد.
در استفاده از روايات نيز، گاهى علاوه بر رواياتى كه در تفسير و توضيح آيات آمده، به رواياتى هم كه در بردارنده شرح و بيان بخشى از جوانب بحث مىباشد، مراجعه شده، زيرا، جمعبندى و فراگيرى همه اطراف بحث، چنين ضرورتى را ايجاب مىكرده است.
در برخى از مباحث، به آنچه در تورات و انجيل، در تاييد و تصديق ديدگاه ما آمده، به ويژه در موارد ذيل، استشهاد شده است:
أ- داستان پيامبران؛ زيرا قديمترين نصّ تاريخى از سيره پيامبران قبل از نبىّ خاتم(ص) در تورات و انجيل است، و خداى متعال در قرآن كريم به آنچه در تورات، درباره تحريم اسرائيل بر خود، آمده، استشهاد كرده و فرموده:
“كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ”
همه خوردنيها بر بنى اسرائيل روا بود، جز آنچه اسرائيل (- يعقوب) پيش از آمدن تورات بر خود حرام كرد. بگو: تورات را بياوريد و بخوانيد اگر راست مىگوئيد.
بديهى است از داستانهاى اين دو كتاب، آنچه كه در بردارنده نسبتهاى ناروا به خداوند و رسولان و انبياى او باشد- و ساحت قدس ربوبى و انبياى گراميش پاک و منزه از آنند- و نيز مطالب مخالف علم و عقل آنها، رها شده است.
ب- آنچه از مژده و بشارات درباره بعثت خاتم انبياء(ص)، در اين دو كتاب آمده، چنانكه قرآن كريم، به بشارت عيسى(ع) استشهاد كرده، و فرموده:
“وَ إِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ…”
و آنگاه كه عيسى بن مريم گفت: اى بنى اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شمايم، و با آمدنم پيش گوئيهاى تورات درباره خودم را اثبات كرده و آمدن پيامبرى به نام احمد را، پس از خود، مژده مىدهم…
در ذكر مطالب، تا حد امكان، از آوردن اصطلاحات علمى دورى جسته، و تعبيرات علمى با عباراتى در خور فهم خواننده عادى، آمده است
در آوردن ديدگاهها و نظرات، در موضوع بحث، به ذكر ديدگاه انتخابى خود نویسنده با دليل آن، بسنده شده است.
خلاصه آنكه، سلسله عقايد اسلام در اين كتاب را، همانگونه كه در قرآن كريم آمده، ترتيب داده شده است. مجموعهاى هماهنگ و همگون كه، هر بخشى بخش ديگر را تكميل كرده، و مبحث پيشين راهگشاى موضوع بحث آينده مىگردد. و با اين اسلوب است كه عقايد اسلام و حكمت آن دانسته مىشود.
برچسب: اسلام جنبه های قرآنی عقائد اسلام حدیث دانشکده اصول دین سید مرتضی عسکری عطامحمد سردار نیا عقائد اسلام عقاید اسلام علامه عسکری قرآن محمدجواد کرمی
نقد و بررسیها0
هنوز بررسیای ثبت نشده است.